۱۳۸۷ اسفند ۲۴, شنبه

یا مقلب القلوب والابصار یا مدبراللیل والنهار یا محول الحول والاحوال حول حالنا الی احسن الحال





این گاو شوخ و شنگ رو که روزشمار نوروزمون شده ...تا حالا چند بار توی این وبلاگ دیدین ..... ایشون فقط برای قشنگی اینجا نیومده ...قصد و غرضی از طرح کردنش بوده .... این تصویر و نماد سال جدید حامل دو پیام با اهمیته ... یکیش تلخه و یکیش شیرین .. ...

" چنین نماند و چنین نیز نخواهد ماند !!! "

پیام تلخ اینه که روزها داره میگذره وبه پایان خط نزدیک میشم .... و پیام شیرین اینه که باز یک شروع دیگه در انتظارمونه ....! و باز فرصتی دیگه انشاالله باقیست .....

از روزی که دست به نوشتن این وبلاگ زدم تقریبا دو ماه گذشته و ..... من و شما دیگه همون آدمهایی که دو ماه پیش بودیم نیستیم .... و قطعا دو ماه دیگه باید با امروزمون متفاوت باشیم .....

گاهی رسیدن به پایان خیلی هیجان انگیزه ... چون باید با توان و انرژی مضاعفی به سکوی شروع بعدی برسیم ... اگه دقت کنین ...هر پایانی خط شروع دیگه ای رو به دنبال داره ...البته به نوعی دیگه ....و با شرایطی دیگه ..

برای تهیه یک غذای خوشمزه چقدر وقت میذاریم ... توی کتاب و نت میچرخیم ...برای تدارک مواد اولیه اش هزینه میکنیم . برای درست کردنش وقت صرف میکنیم .... نکاتش رو یاد میگیریم .... تلاش می کنیم از سلامت و پاکیزگی اش اطمینان حاصل کنیم .... دنبال ظروف زیبایی هستیم که اون رو داخلش بذاریم و..... به بهترین نحو تزیینش میکنیم .. و ..... ولی توی یک لحظه خورده میشه ...! و انگار نه انگار چنین چیزی قبلا وجود داشته ...!!! و ... چشم به هم بزنین دیگه اثری ازش نیست ...!

وقتی برای تهیه یک غذا که در آن واحد تموم میشه - این چنین اهمیت قایلیم ...چرا برای زندگی و آرامش مون و برای یک شروع قشنگ برنامه ریزی نکنیم ؟ زندگی که سالها ادامه داره و آرامشی که به اون خیلی نیاز داریم ....... و صحیت یک " آن " و یک لحظه نیست .... چرا بی اهمیت از کنارش عبور کنیم ؟ چرا نکاتش رو یاد نگیریم ؟

این قطار ( زندگی ) با سرعت داره پیش میره و متاسفانه یا خوشبختانه حرکتی رو به عقب نداره ... هرعملی و یا هر رفتاری که از ما سر زده - دیگه قادر به قلم زدنش نیستیم ... خودمونیم و کوله بارمون ... هرچی توی کوله بارمونه باید با خودمون منتقل بشه ... اگه بد باشه کسی قطعا قبولش نمیکنه و اگه خوب باشه مطمئنا به کسی نخواهیم بخشید .... پس چاره ای جز این نیست که بدی ها رو در این بین دور بیاندازیم ... ودر ایستگاه با کوله بار خوبیها به قطار دیگه و به مقصدی دیگه سوار بشیم .... به دورنمای راه نگاه بندازیم و نقشه و برنامه های آتی رو ترسیم کنیم ....

اگه سال گذشته دچار مشکل شدیم ....اگه اشتباهی کردیم ...اگه با همسرمون تنشی داشتیم ...اگه با فامیل همسر میانه مون شکر آب شده .... اگه با خانواده خودمون رنجی پیش اومده .... اگه قدمی نادرست برداشتیم ...اگه راه رو به خطا رفتیم ....اگه تصمیم غلطی گرفتیم ...... اگه اتفاق ناگواری زندگی مون رو دستخوش طوفان کرده .... اگه به ناچارجایی زندگی میکنیم که دوست نداریم .... دنیا به آخر نرسیده .... برای تکامل اومدیم ... اگه کامل بودیم که دیگه اینجا نبودیم ...



فرصت ها رو در اختیارمون گذاشتن تا با تمرین و مراقبه و با نوید یک شروع دیگه ... مجددا با مشکلات دسته پنجه نرم کنیم .... درسته که نمیشه به عقب برگشت ... شاید هم نتونیم وضعیت رو تغییر بدیم.... ولی ... میشه با امید طور دیگری به قضایا نگاه کرد و .... چیزهای زیادی یاد گرفت واز اوضاع طور دیگه ای بهره برداری کرد ....

فقط چند روز فزصت داریم تا کوله بار مون رو بتکانیم ...و پشت در بذاریم .... غفلت نکنیم و فرصت ها رو از دست ندیم ... هفته دیگه در چنین روزی بر سکوی شروع و روی خط آغاز ایستاده ایم ..... با روزی نو و شروعی تازه ...


یا محول الحول والاحوال حول حالنا الی احسن الحال

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر