هفت سینی گسترده برسجاده سبز سرور

بهار در راهه . همه تو فکر خونه تکانی و تهیه هفت سین هستن ... همه به فکر نونوار کردن منزل و چیدمان جدیدن ....همه با اومدن بهاردارن به سال نو فکر می کنن .... راستی چیدن سفره هفت سین چه معنی داری ؟....... فلسفه اش چیه ؟ ..... خونه تکانی برای چیه ؟

مگه غیر از اینه که همه به فکر آغازی دیگه و شروعی نو هستیم ...؟ خونه تکونی منزل ... اگه که دلهامون خونه تکونی نشده باشه ... چه ارزشی داره ؟

چیدن سفره هفت سین وقتی که تو ذهن مون هفت سینی گشترده نشده به چه دردی میخوره ؟! وقتی هنوز دغدغه های روزهای پیشین تو روح مون رسوخ کرده ...چطور میشه تازه واردی رو به جاش بنشونیم ؟! ...

بیایین با گستردن هفت سین توی روح و روان مون ..... با خونه تکونی دلهامون ... با رها کردن دغدغه های گذشته با خلاص شدن از افکار نادرست قبل ....... با فراموش کردن کینه ها و غصه های گذشته ......لحظه ای بایستیم و درنگ کنیم و مجددا به فکر شروعی نو و آغازی دیگه باشیم ...

این ذهن و دل هستش که اول باید پاک و مصفا بشه .... از رکود و جمود و گرد و غبار روفته بشه ... زنگارش گرفته بشه .... کهنه ها دور انداخته و از خونه دل دور بشه .... تا بعد نغمه های یک شروع دیگه و نمادهای عینی اش بر زبان مون جاری و تو روح مون جا گیر بشه ....

با سلامی بلند و رسا به سالی نو و سعید ..... سبز و بهاری .... سیال و روان..... ستوده و سر آمد و سرزنده و شاداب... هفت سین معنوی بر سجاده سبز سرور بگستراینم و

سخاوت و جود وکرم .... سلامت و تندرستی ..... سرافرازی وجوانمردی ..........

سادگی و بی آلایشی ..... سربلندی و افتخار .....سعی و تلاش و همت ......

سازندگی و ابتکار .....سعادتمندی ونیک بختی و.... سبکدلی و شادمانی...........

سپید بختی وبلند نظری ........ سازگاری و مرافقت ...... و ......... سیادت و یهروزی.........

سرزندگی وشکوفایی ..... و ..... و ...... همه زیبایی ها را از خداوند سامع و ساتر و سبحان و ستار و سلطان و سالم و سلیم و سبوح و سابق و سامق و سرمد و سمیع و سریع و ... آرزو کنیم .

هرچیزی سرآغازی و انتهایی داره . غم و غصه ها و ناراحتی و کینه ها..... رو به انتها برسونیم ..... نفسی بلند و آسوده برکشیم و کمی فکر کنیم ... به اشتباهات گذشته .... به باید ها و نباید ها ..... به اعمال درست و نادرست مون... و ...... کارنامه خود رو ارزیابی کنیم . با فراغ خاطر و سبکبال ...... امیدوار به آینده و نادم از خطاها . دوباره با انرزی بسوی آغازی نو با برنامه هایی نوین قدم برداریم ...

زندگی یعنی همین ! و مطمئن باشیم که اگه به پشت سرنگاه کنیم سنگ نخواهیم شد ...!!! نگاه به پشت سر یعنی راه پیش رو هموار کردن ...
با عبرت از گذشته چراغ راه آینده مون رو بیافروزیم ..... هنوز فرصت بسیار است ... با هر انتهایی شروعی دیگه رقم میخوره .... همیشه آماده شروع دیگه باشیم ... همانند دانه های کوچک جوانه بزنیم و شکوفا و رویان شویم ...

و یادمون باشه تنها وقتی برای همه اینها جا هست که مظاهر سیاهی و شر و تباهی رو بیرون کرده باشیم .........

" دیو که بیرون رود فرشته در آید ".... و ایضا " دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند " .....