در واقع یک نمونه کوچکی از دیزنی لند منهای اسباب بازیها شونه . جای قشنگ و جالبی بود . از یه پارک ساده و معمولی از توریست ها پول خوبی در میارن .
در عکس بالا کاخ کرملین رو با مقیاس کوچکتر می بینین .
و برج ایفل کوچک در پارک پکن
مرکز پرورش کرم ابریشم و بافت ابریشم از اماکنی بودند که در بازدید تور گنجانده شده بود .( در کنار برنامه بازدید از تولید ابریشم - شو فشنی هم تدارک دیده بودند که درآنجا از لباسها و پوشاک بافته شده از ابریشم به نمایش درمیامد .) ضمنا میتونستیم لحاف و بالش و کالای خواب ابریشمی بو با قیمت خیلی مناسبی خریداری کنیم . قابل توجه عروس خانومها !! و خریداران جهیزیه عروس .....!!
یکی دیگه از برنامه هایی که تور برامون ترتیب داده بود ....بازدید از مرکزتراش سنگ یشم و عقیق فروش انواع زیور آلات از یشم و عقیق بود ( Jade سنگ سیز رنگ و Agate نوعی سنگ عسلی و قهوه ای شبیه به عقیق ) در زیر مجسمه بودا رو از سنگ یشم می بینید .( عقیده داشتند که باید برای برآورده شدن حاجات به شکم او دست کشید و طلب حاجت کرد !! )
بازدید از مرکز پرورش صدف و مروارید و فروش انواع زیور آلات آن ( تصویر یک صدف پرورشی رو می بینید که تعداد 18 عدد مروارید داخل آن رویت شده ! در حالت عادی داخل هر صدف فقط یک و گاهی ندرتا دو مروارید دیده می شود .)
یکی از مراکزی که مورد بازدید گروه تور ما قرار گرفت مرکز طب سنتی چین بود که در حوالی دهکده المپیک واقع بود .
مرکز طب سنتی آنها دولتی بود وهم جهت بازدید عموم و هم جهت خرید انواع جوشانده ها و داروهای گیاهی و محل آموزش طب سنتی و سوزنی و .... بود . این مرکز بر اساس طب قدیم ایران که ابن سینا و پیروانش کار میکرد یعنی : خون – بلغم – صفرا – سودا . و تمامی این طبایع 4 گانه منشا بیماری ها محسوب میشد و جهت تشخیص از چشم و رنگ زبان و نبض و .... استفاده می بردند .
و هنوز کارگران مشغول کار بودند . شهر پکن شهر بسیار بزرگی است و طبعا باید هم همینطور میبود چون پایتخت یک کشور پهناور و میلیارد جمعیتی است ! ما با اتوبوس برای رفتن به نقاط مختلف جهت بازدید به نواحی مختلفی در شهر می رفتیم و سر و ته شهر رو نتوانستیم ببینیم .
تا چشم کار میکرد ساختمان های عظیم و بلند مرتبه و شاهراه و فروشگاه بود . البته خیابان های اصلی را آذین و تزیین کرده بودند وتنها در خیابانهای فرعی میشد وضعیت عادی و اسف بار مردم عادی رو دید . غیر از ساختمانهای اداری و ساختمانهای مسکونی اعیان و اشراف آنجا محل زندگی افرادد عادی بیغوله ای بیش نبود .
همه نوع اتومبیل در سطح شهرموجود بود ولی دولت برای ورود اتومبیل های خارجی مالیات سنگینی قرار داده که تنها اقشارمرفه قادر به خرید و استفاده از آن هستند . اکثر مردم از طبقه عادی و زیر خط فقر هستند . هرچند که از نظر فرهنگی بسیار ضعیف و بهداشتی بسیار بسیار عقب مانده هستند ولی کاملا پرتلاش و سخت کوش و کاری وراحت و قانع و به دور از تجملات هستند .
البته اینکه اکنون در هر زمینه ای فرمانروای کل بازار های جهان هستند اصلا تعجبی نداره چون آنها تنها اجیرو استثمار شده اند تا با کار و تولید - بار زحمت کشورهای مرفه جهان رو بدوش بکشند و برنامه ریزی مدونی روی آنها صورت گرفته و خود کاره ای نیستند بلکه یک کارخانه عظیم وارزان قیمت برای غرب می باشند .
در کنار نو آوری ها و بازاریابیهای مدرن نظیر انچه که در کنار پرورش ابریشم و مروارید و سنگهای زینتی به چشم میخورد هنوز نحوه و روش های بازار یابی سنتی از طریق " چانه زنی " رواج بسیار داره . آنها بار آمده اند تا در کشاکش این زندگی پر هزینه - خرج خود رو در بیاورند حال از طریق بازار یابی مدرن یا سنتی – فرقی نمی کنه .
بهاره جون از اینجا چتر برده بودیم ولی چون لیدر تور بهم اطلاعات کافی نداد تو چمدون جا موند ولی تو میدان تیان آن من مجبور به خرید چتر شدیم چون آفتاب و گرما بیداد میکرد .
اونهایی که در فروشگاه های بزرگ کار میکنند که قیمت ها شرکتی و ثابت و مقطوع هستند و کارگران فقط حقوق بگیر- اند کاری به اینکه با کی طرفند و زبانشو بلدند و یا نیستند ندارند . مثل یک مجسمه بلاهت ایستاده اند و عجب حرصی می دن به آدم !! زبون اصلا بلد نبودند حتی معنی big , small رو !!! حتی فرق بین بزرگ و کوچیک رو که با دستت نشونشون بدی رو هم نمی فهمند !! مجبور بودیم گاهی پاچه شلوار رو بالا بزنیم و پا رو تو کفش " لف لف " در بیاریم تا ببینند که گشاده و کوچکترشو بیارن !!! دو ساعت پس از تقلا برای خرید کفش و حالی کردن به او برای آوردن کفش دو سایز کوچکتر– موقع آوردن کفش از اینکه اون یکی لنگه دیگه رو درست آورده بود متعجب شدیم !!!! و هی کفش رو تو قوطی وارسی میکردیم که اشتباهی دو تا لنگه یک جور نداده باشه !!!!
(l) ( البته همه کسانی که با چینی ها ارتباط برقرار میکردند متوجه این نکته شده بودند !!! و رامینا جون منظورم از " آی کیو " این بود .!!! )
تو فروشگاه هایی که قیمت ها ارزانترند و چانه زنی رواج داره و تنازع بقا آنها به یاد گیری زبان بیگانه بستگی داره فروشندگان لغتهایی از زبانهای مختلف یاد گرفته بودند و با دیدن افراد هر ملیتی به زبان آنها تکه پرانی میکردند یعنی که پاچه خواری برای فروش بهتر !!!! و زبان انگلیسی رو هم در خد لغات کلیدی و قابل فهم برای دو طرف از هر ملیتی فراگرفته بودند .با فارسی غرا و کشداری به ما سلام میدادند و بفرما میزدند !!! نه و بله رو هم بلد بودند . خیلی هم کنه و زگیل بودند !!!! اگه هم پس از مدتی چانه زدن کسی خرید نمی کرد نهایتا خوش آمد گویی ها و پاچه خواری ها به بد و بیراه ختم میشد .!!!
یکی از جذابیت های چین همانا مراکز خرید است که همه مسافرین –از بزرگ و کوچک – زن و مرد برای آن همیشه فرصت و حوصله داشتند !! و برای هر نوع بودجه ای بازار مناسب وجود داره . البته آقای همسر برای ما حوصله نداشت ولی برای خودش اگه چیزی پیدا میکرد بی سرو صدا خریدش رو میکرد !!! آخه اون مثل اون دهاتی هایی که به شهر میان و دیگه معلوم نیست کی دوباره تو شهر سرو کله شون پیدا میشه خرید میکنه . یکبار میره و هرچی اندازه اش باشه از رنگهای متفاوت یکباره می خره و قال قضیه رو می کنه !!!
حالا با هرقیمتی که بدن – همه اش یک مدل .....!!!
وای .... که اگه سرمون بند باشه از این دسته گلها زیاد به اب میده !!! دخترم میگه : مامان آخه این بابا رو از کدوم بازار خریدی که لنگه نداره و چشم بازار رو یکباره از کاسه در میاره !!! نمیشد خیلی تو بازار تنهاش گذاشت . تا تنها باشه دست گل به آب میده .... حالا پولش به جهنم .... دیگه دوباره نمیشه که به بازار برگشت و وقت برای خرید گذاشت .......
ما هر کاری داریم اول میذاریم زمین برای ایشون خرید میکنیم تا ته جیبش بالا بیاد وقتی پولش تموم شد ولش میکنیم که تنهایی بره تو بازار !!! واقعا از اونهایی که خیال میکنه اگه اون از فروشنده چیزی نخره بازار می گنده !!! اگه سوال کنه باید حتما بزنه جنسو زیر بغلش و پول تقدیم کنه !!!
بگذریم !!!
خیابان وان فوجینگ یکی از مراکزمعتبر خرید شهر بود که داون تاون محسوب میشد و در انجا از تمامی شعب کنتاکی و مک دونالد و پوشاک فروشگاه مارک دار بوسینی – هنگ تن – بالنو و .... حتی مارک های اروپایی یافت میشد . این خیابان در واقع فقط پیاده رو بود و عبور اتومبیل بهش ممنونع بود .. اکثر هتلهای 5 ستاره خوب شهر هم در همین حوالی واقع شده .
یوان واحد پول آنها معادل 135 تومان ما ست و با حروف اختصاری RMB نوشته میشه . راهنمای تور به همه سفارش میکرد که موقع خرید از 5/1 قیمت چونه بزنید و برین بالا ... مطمین باشین اگه فروشنده به نفعش نباشه دیگه به چونه ادامه نمیده .....
لیدر تورخیلی سفارش ها کرده بود منجمله اینکه مراقب جیب تون باشین . جیب بر زیاده .... کیف قاپ زیاده ..... باقی پول رو بشمارین .... پول بی ارزش تبت رو به جای خرده پول بهتون ندن .... جنس رو دوباره تو جعبه باز کنین و ببینین ..... لنگه کفش ها رو خوب کنترل کنین .....!!! .......و آنقدر به چانه زدن سفارش کرده بود که :
ما توی فروشگاه بزرگ که بارکد و از این حرفها داشت به یک جوون ایرونی شیک و پیک از گروه تور خودمون برخوردیم که داشت با فروشنده یک دیپارتمان سخت چونه میزد !!! ما خنده مون گرفته بود و میخواستیم بگیم بهش آخه هر گردی که گردو نمیشه ... گفتن چونه بزن ولی نه اینجا که بار کد و قیمت های ثابت تو کاره ......!! تا ما رو دید و با قیافه حق به جانبی گقت : اینجا جای خرید نیست !!! نمیشه با این چونه زد ....این فروشندگی بلد نیست ....!!!!! ما هم طوری وانمود کردیم که انگار متوجه نشدیم که طفلی خجالت نکشه !!!
رفته بودیم تو یک بازار ارزون قیمت که کیلویی چونه میزنن !!! اعصابمون داغون شد . هرچیزی رو بیست برابر گرونتر میگفتن و بعد باهات هی بازی می کردن .... تا جایی که قیمتشون بگیره .... دنبالت میامدن تا دستت رو بگیرن و برت گردونن !!! روز دوم روش شون رو یاد گرفتیم .... اصلا اهمیت به جنس نمی دادیم فقط قیمت کرده و می رفتیم . هی میامدن دنبالمون .... کم کم که یاد گرفتیم ..... البته گاهی کلی هم کیف داشت !!!
روز اول که بلد نبودیم با روش اینها چونه بزنیم یک سوتی دادیم که اون سرش ناپیدا ....!!
خرید و چانه زنی به سیک چینی ....!!!
برای خرید با اتوبوس بردند به یک جایی به اسم سیلک مارکت که چندین طبقه بود . مثل نمایشگاه بین المللی پوشاک خودمون غرفه غرفه بود .بعنی مغازه ها در جداگانه ای نداشتند . همه جور جنسی توش پیدا میشد . آقای همسر ول کرد و رفت . حوصله خرید رو نداشت اونهم با این وضع .... البته اینجا چیز بدرد بخوری هم برای اون نداشتند ..... همه به دنبال خرید به سوی طبقات و غرفه های مختلف روان شدند .
خلاصه باید بلد میبودیم که چانه بزنین وگرنه چند برابر قیمت سرمون کلاه میرفت !!
لینک سفرنامه های جهانگردی
در تالار گفتمان سفره خونه
http://forum.sofrehkhune.com/forum228/
در تالار گفتمان سفره خونه
http://forum.sofrehkhune.com/forum226/
salam kheili safarnamaton jaleb v kamel bod lotfan age mishe edame bedin baghiasho
پاسخحذف