۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

سفرنامه چین (1) پکن

من سفر رو خیلی دوست دارم.تقریبا زیاد هم به مسافرت رفتم و دلم میخواد بیشترین قسمت از باقی عمرم رو هم به مسافرت بگذرونم . با اجازه شما سال گذشته یک مسافرت تقریبا 9 روزه به پکن داشتیم . اولش زیاد راضی و خوشحال نبودم ولی حالا مایلم دوباره اگه عمری بود بار دیگر اونجا رو ببینم .( به اضافه شانگهای و هانگزو البته ...!!! چه خوش اشتها !! )

براتون اطلاعات و عکسهایی هم من باب سوغاتی آوردم .راستش رو بخواهین مردم عامی و کوچه بازاری اونجا تو خنگی همتا ندارن....!!! نمیدونم کی بود میگفت که زرد پوست های آسیایی هوش بالایی دارن ....!!! این " آی کیو" – " آی کیو " که میگن دقیقا از روی اینها برداشتن !!! البته اسم کچل رو همیشه میذارن زلفعلی ....!!!! بماند .....

تا بعد باز به این مقوله بازگردیم . واسه اینکه خیلی طولانی و خسته کننده نشه میرم سر اصل مطلب :



چین کشور پهناوریه . روزگاری به تصرف مغولها و کشگر چنگیز خان مغول در آمده بود . این کشور جمعیت زیاد و مردومان سخت کوشی داره . کشور جمهوری خلق چین از ۲۲ استان تشکیل شده‌است. علاوه بر آن چین، مدعی مالکیت تایوان به عنوان یکی از استانهای خود است. ضمنا علاوه بر استانهای فوق، کشور چین دارای چندین منطقه خودمختار است: تبت، شین‌جیانگ ، گوانگشی ، مغولستان داخلی و نینگشیا . همچنین هنگ کنگ و ماکائو دو منطقه اداری ویژه در چین هستند.

کشور چین در منطقه شرق آسیا قرار گرفته‌است و مساحت آن بیش از ۹٬۵۹۶٬۰۰۰ کیلومتر مربع است که به این ترتیب بعد از روسیه، دومین کشور پهناور آسیا به حساب می‌آید. چین دارای مرز زمینی با ۱۴ کشور است. این کشور همچنین از سمت شرق و جنوب با دریای چین شرقی، خلیج کره، دریای زرد ، و دیگر آبهای آزاد احاطه شده‌است.

بندر شانگهای یکی از کلانشهر های چین


آب و هوای این کشور بسیار متنوع می‌باشد از مناطق گرمسیر و بارانی در جنوب تا بسیار سردسیر شمال را شامل می‌شود . طوفان‌های موسمی (در حدود ۵ مورد در سال) در امتداد سواحل جنوبی و شرقی، سیل‌های مخرب، سونامی ، زلزله ، رانش زمین و خشکسالی از بلایای طبیعی منطقه چین هستند.زمانی رژیم حاکم بر کشور شاخه ای از حکومت های کمونیستی بود . اکنون یکی از قطب های توریستی جهان بشمار میره .

پرواز ایران ایر جا نداشت ناچار با پرواز CZ چین رفتیم و مجبور به توفق در شهر اورومچی بودیم . برای رسیدن به پکن پس از حدود 5 ساعت پرواز از تهران در" اورومچی " در شمال غرب چین ( اورومچي URUMÇİ ويا اورونچي URUNÇİاويغورستان ترکستان چین - بئش پاليق سابق ) توقف کردیم . مردم آنجا ترک زبان بودند با دیدن تابلوهایی با خط فارسی و عربی و معنای ترکی ازجمله خود املای اورومچی بر سر در فرودگاه تعجب کردیم . فردگاه فاقد هرگونه دستگاه تهویه و خنک کننده بود که بسیار تو ذوق همسفران خورد .

اورومچی بزرگ‌ترین شهر در نیمه غربی چین است و دورترین شهر جهان از سواحل دریاها شناخته‌شده است. نزدیکترین ساحل دریا به اورومچی ۲۵۰۰ کیلومتر از آن فاصله دارد. مساحت شهر اورومچی ۱۰٫۹۸۹ کیلومتر مربع است. نام اورومچی از زبان مغولی آمده و به معنی «ییلاق زیبا» است. الحق که شهررا مناطق حاصلخیز سبز رنگی در برگرفته بود.



از بالا تا دلتون بخواد کارخانه و .......... مزارع کشت و صنعت .........دیدیم ! از آنجا به مقصد پکن در حدود 5 ساعت پرواز داشتیم . در بین سفر از غذاهایی به ما داده شد که روی آن کلمه" موسولمان " موشته شده بود .مردم چین از هیچ چهار پایی جهت سیر کردن شکم دریغ نمی ورزند و بقول معروف غیر از میز و صندلی هر چهار پایی رو روانه شکم میکنند که پر واضحه که جمعیت بالا و منابع محدود غذایی دلیل مبرهن و واضحی جهت این عمل طبیعی ! آنهاست !با ورود به پکن همگی یکدیگر را سفارش میکردند که مراقب باشین گوشت گربه و سگ به خوردتون ندن !!! البته همه شوخی میکردند .چون از قبل با مسوولین تور هماهنگ شده بود تا غذاهای مطابق رسم و رسوم و مذهب مسلمانان ارایه شود .

( البته سوسک و مار و عقرب و مارمولک و موش هم جزء منابع غدایی انها محسوب میشود و به وفور در انجا در معرض دید بود....!!!) اینجا رو ببینید ولی تو دلتون بهم بد و بیراه نگین ها !!! چون به هرحال فرهنگ ملتی است که دررقم زدن سرنوشت دیگر ملتهای جهان نقش داره :


ما تو محل مون یک همسایه چینی داریم ... حالا میفهمم که چرا هر روز یکی از گربه های محله مون نیست میشه !!! از اون چاق و چله هاش هم گم میشن !!آقای همسر میگفت دیروز اونو دیده که به یکی از همین گربه ها چپ چپ نگاه میکرده !!!! ( امان از دست مردم .!! چقدر زود شایعه میسازن ها ...!!! منهم هرچی دقت کردم اون گربه هه که یک گوشش مشکی بود دیگه نیست !! پریشب هم از خونشون بوی کباب میامد ..!!! . اه ..اه ... دلم بهم ریخت !!!

یک نکته در مورد غذاهای چینی : و اون اینکه اسپاگتی و ماکارونی که عذای ملی ایتالیا محسوب میشه در زمان مارکوپولو از چین به ایتالیا رفته .

دیوارچین که نگفته خود پیداست که چقدر جالب توجه و پرجذبه بود .

با احتساب ترافیک از شهر پکن تا ابتدای ورودی یک توقفگاه به زیرپله های دیوار حدود نیمساعت – 3 ربع با اتوبوس راه بود .
(صدای کارگرانی را که برای ساخت این دیوارسنگی و بتونی اجیر و استثمار شده بودند میشد بخوبی با گوش دل شنید . حتی با چشم بصیرت میشد قطرات خون اجسادی که در حین کار مرده و در میان دیوار دفن شده بودند دید !!! )

( لوح یاد بودی هم به شکل قفل بزرگ به احترام کارگران فقید شان در آنجا نصب شده بود . کنار دیوار زنجیری بسته شده و افراد حاجتمند با پارچه یا قفل دخیل بسته بودند ...!!.. عجیب نیست !؟؟ که در همه جای دنیا رسم ورسوم کم و بیش شبیه به هم هستند ؟؟!!! )

میدان تیان آن من
Tian an men Square

نام یکی از بزرگترین میدانهای دنیاست که در پکن واقع شده و بعد از میدان نقش جهان که زیباترین بشمار میاد نامش در زمره میدانهای جهان همیشه و جاودانه است .

پلیس همیشه نظارت چشمگیری در آنجا دارد و در واقع مقر سیاسی برای گرد همایی جنبش های مخالفین و دانشجویان چینی است . کمی دورتر –در ضلع دیگر میدان شهر ممنوعه واقع شده که کاخی بسیار بزرگ با اندرونی ها و بیرونی ها و باغچه ها و معابد و اماکن خصوصی و عمومی برای خدمه بود و افراد معمولی راهی برای ورود به آن نداشتند . رنگ سرخ و سبز و آبی نقش بسیار مهمی در رنگ امیزی سقف و دیوار ها و سر در معابد و کاخهای آنها داشت که صد البته رنگهای اصلی و گیاهی آنزمان محسوب میشدند .



دروازه صلح آسمانی یا The Gate of Heavenly Peace

و تصویر مائو تسه تونگ رهبر کمونیستی چین بر سر در آن دیده میشه .

(مائو تسه تونگ-( مائو زدونگ، یا مائو تسه دون نیز تلفظ می‌شود) تئوریسین مارکسیست لنینیست و سیاستمدار انقلابی کمونیست بود. وی جمهوری خلق چین را در سال ۱۹۴۹ با شکست دادن نیروهای چیانگ کای شک، رئیس‌جمهور وقت چین بنیان گذاشت. او تا پایان عمر در راس حکومت جمهوری خلق چین قرار داشت و این کشور جهان سومی را به یکی از مهم‌ترین کشورهای دنیا در عرصهٔ سیاست و اقتصاد تبدیل کرد گرچه روشهایی که وی در پیش گرفت مورد انتقاد برخی است. برداشت مائو از مارکسیسم که به نقش برجستهٔ دهقانان و روستائیان در انقلاب کارگری ایمان داشت و بر اهمیت فرهنگ به عنوان عنصری که می‌تواند بر اقتصاد سوسیالیستی تأثیر گذارد تاکید می‌کرد به مائوئیسم معروف است)


دروازه صلح آسمانی هم در یکی دیگر از ضلع ها واقعه ....نامش عجیب نیست ؟؟؟ ... در همه مکاتب ، فکر میکنن دروازه صلح فقط و فقط رو به خود اونها باز میشه !!!! ...!!!

تمام ساختمانهایی که با رنگ سرخ و سقف های شیبدار در عکس بالا با دورنما میبینید ، داخل حریم شهر ممنوعه است که در یکی از ضلع های میدان تیان آن من واقع شده .


کاخ تابستانی : Summer Palace

از اماکن بسیار جالب و دیدنی بود . که بر روی تپه ای سر سبز بنا شده بود ... یکی از قسمتهای جالب آن کاخ ها ی تو در تو برای اسکان تابستان پادشاه بود . و دالان دراز و مسقفی هم داشت که حدود 30 سانت از زمین روی سکویی بناشده بود و از سرسراهای کاخ به قسمتهای دیگر کاخ منتهی میشد تا جناب مستطاب اعظم ، پادشاه را از تابش آفتاب و قطرات باران در امان نگهدارد !

دالان مسقف


دریاچه ای دست ساز و نسبتا بزرگ هم با کمک کارگران اجیر شده با استفاده از انحراف رودخانه در کنار این کاخ بنا شده بود و تفرجگاه ملکه و پادشاه و اخلاف او بود......!!!

کشتی سواری روی آب دریاچه دست ساز !! .... کاخ تابستانی و منظره قسمتی از کاخ بر روی تپه های سرسبزاطراف رو بالا میبینین .


این کشتی نمایی سنگی است .

سر در یکی از کاخها با رنگ امیزی سرخ و سبز و آبی که از رنگهای طبیعی مانند لاجورد و ... استفاده شده .. وخیلی جذاب و گیراست ..


لوازم داخل یک قصر که با نور فلاش دوربین قابل رویت شد !!

لوازم داخل یک قصر که با نور فلاش دوربین قابل رویت شد !!


تصاویری از دالان مسقف و نقش دار : Long Corridor ..دالانی که سقف داشت که موقع گشت و گذار توی باغ آفتاب بر سر پادشاه نتابه !!

معبد بهشت : Temple of Heaven

هم جزئی از کاخها و اماکن تحت تسلط پادشاه بود که طرز معماری و رنگهای بکار رفته در آن شبیه به کاخهای دیگر بود . و بر روی بلندیها و تپه های سر سبز و خوش آب و هوا بنا شده بود . دالانی مسقف هم در این معبد بود که اکنون مردم در روز های تعطیل به مراسم مذهبی و آواز و نواختن آلات موسیفی و حرکات موزون و سوزاندن عود می پرداختند .

این هم سقف این دالان هست که منقوش شده با رنکهای طبیعیه



شهر ممنوعه Forbiden City دریکی از ضلع های میدان مشهور" تیان آن من " واقع شده که کاخی بسیار بزرگ و تو در تو با اندرونی ها و بیرونی ها و باغچه ها و معابد و اماکن خصوصی و عمومی برای خدمه بود و افراد معمولی راهی برای ورود به آن نداشتند . رنگ سرخ و سبز و آبی نقش بسیار مهمی در رنگ امیزی سقف و دیوار ها و سر در معابد و کاخهای آنها داشت که صد البته رنگهای اصلی و گیاهی آنزمان محسوب میشدند .

" شهر ممنوعه" :

یونگ‌لو خانواده‌ی سلطنتی و خدمتکاران دربار را از نان‌کینگ که پایتخت هونگ‌وو بود؛ به پکن منتقل کرد. در این زمان یونگ‌لو به ساختن شهر ممنوعه فرمان داد. شهر ممنوعه، مجموعه‌ای وسیع از باغ‌ها و تالارهای مخصوص مراسم و جشن‌ها و نیز بناهای سلطنتی بود. این مجموعه که در شهر پکن قرار داشت، با دیوارهای بلندی به رنگ قرمز احاطه شده بود. دهقانان و مردم عادی حق ورود به شهر ممنوعه را نداشتند. خانواده‌ی امپراتور تحت مراقبت شدید زندگی می‌کردند و از شهر ممنوعه خارج نمی‌شدند.تمامی خدمه همانجا اسکان داده شده بودند . حتی کف آنجا طوری از بتون و مصالح مطمین آن زمان ساخته شده بود که امکان حفر و نقب زدن و درز به بیرون و یا از بیرون به داخل وجود نداشت !!

این شهر که به دست سلسلة امپراطوری «مینگ» بنا نهاده شد، از کاخهای متعددی تشکیل شده است.و در عرض 600 سال قریب بر بيست و چهار امپراطور در آن سکنی گزیده و حکومت کردند. پس از ساخته شدن دیوار بزرگ چین به منظور در امان ماندن از حملة مغولها، مرکز حکومتی از استانهای جنوبی به شهر ممنوعه منتقل شد. هر یک از کاخها که اکنون تبدیل به کاخ موزه شده اند و مملو از جهانگردانی هستند که از تمام دنیا برای دیدن عظمت امپراطوران گذشتة چین به اینجا سفر کرده اند، بیانگر منظور خاصی از احداث آن کاخ است. بطور مثال در یکی استراحتگاه ملکه، در دیگری سالن موزیک و ناقوسهایی که طریقه و شیوة به صدا در آوردن هر یک تداعی کنندة نوع درخواست امپراطور از اطرافیان است به چشم می خورد.هرگاه ضربة هفتادم ناقوس زده می شد. امپراطور بر تخت اژدها جلوس می کرد. نماد اصلی و سمبول این کاخها اژدها می باشد و سمبول شیر که هدیه ای از پادشاهان ایرانی به آنان بوده است. البته سازهایی که برای امپراطور ساخته می شد به گونه ای بود که کسی از زیر دستان حقّ به صدا در آوردن آنها را نداشت.در روبروی شهر ممنوعه، میدان تیان من «Tianmen» واقع شده است که بزرگترین میدان حال حاضر جهان است و آرامگاه مائو (رهبر خلق) و موزه شهر پکن در مرکز آن واقع شده است.از مهمترین معابد داخل این شهر می توان به معبد لاما Lama (بودای ایستاده) و معبد بهشت اشاره نمود. معبد بهشت با فرم خاص معماری آن، مکانی بوده است که امپراطور برای نزول برکت از آسمان و باران در آن به درگاه پروردگار دعا می کرده است. دیوار عجیبی که به دیوار اکو echo معروف است در دورتا دور این معبد کشیده شده و نقش بلندگو را در سخنرانی امپراطور برای مردم ایفا کرده است. این معبد در نقطة بسیار زیبا، شمالی و خوش آب و هوای پکن قرار گرفته است.( از اینترنت )

سبک معماری درون شهر ممنوعه


یکی از چیزهایی که در این سفر باعث حنده و تفریح گروه همسفران و ما شده بود دیدن بچه هایی بود که شلوار بدون فاق تنشون بود !!! اینطوری دیگه نیازی به پوشک نبود ..!!!!!!!!!!!


دخترم سعی میکرد از این بچه ها عکسی بگیره . یکبار هم که داشت از یک پسر بچه شر و شیطون عکس میگرفت پسر بچه هه اتفاقی تو سبزه ها ؟؟ شیرجه رفت و عکسی رو به یادگار گذاشت که امیدی به گرفتنش نمی رفت .... : البته خدا رحم کرد و بچه طوریش نشد !



اینهم یک دختربچه شاداب که با دیدن مسافرینی که برای عکس گرفتن باهاش سر و دست می شکستن با گذاشتن کلاه سنتی چین رو سرش - هی قیافه میامد و مدل فشنی میایستاد و باعث خنده و تفریح شده بود .پشت سر هم عکس مترجم چینی – انگلیسی گروه رو میبینید .
( در این کشور حتما هر گروه تور یک مترجم فارسی– انگلیسی واز طرف آنها یک مترجم چینی – انگلیسی نیازدارد. در چین افراد به ندرت زبان انگلیسی و بیگانه را یاد میگیرند که البته به دلیل ساختار سخت و مشکل و متفاوت زبان خود آنهاست . این دو مترجم با کمک یکدیگر میتوانند به گروه مدد برسانند . وگرنه با زبان انگلیسی به تنهایی نمی توان در آن کشور کاری از پیش برد . )


محل برگزاری بازیها بسیار جالب و شبیه به لانه پرنده بود . bird nest البته عکس جالب نداشتم ولی اینجا ببینید :
http://www.jamejamonline.ir/Media/images/1387/05/06/L00944867813.jpg

و هنوز کارگران مشغول کار بودند . شهر پکن شهر بسیار بزرگی است و طبعا باید هم همینطور میبود چون پایتخت یک کشور پهناور و میلیارد جمعیتی است ! ما با اتوبوس برای رفتن به نقاط مختلف جهت بازدید به نواحی مختلفی در شهر می رفتیم و سر و ته شهر رو نتوانستیم ببینیم .تا چشم کار میکرد ساختمان های عظیم و بلند مرتبه و شاهراه و فروشگاه بود . البته خیابان های اصلی را آذین و تزیین کرده بودند وتنها در خیابانهای فرعی میشد وضعیت عادی و اسف بار مردم عادی رو دید . غیر از ساختمانهای اداری و ساختمانهای مسکونی اعیان و اشراف آنجا محل زندگی افرادد عادی بیغوله ای بیش نبود .همه نوع اتومبیل در سطح شهرموجود بود ولی دولت برای ورود اتومبیل های خارجی مالیات سنگینی قرار داده که تنها اقشارمرفه قادر به خرید و استفاده از آن هستند .

اکثر مردم از طبقه عادی و زیر خط فقر هستند . هرچند که از نظر فرهنگی بسیار ضعیف و بهداشتی بسیار بسیار عقب مانده هستند ولی کاملا پرتلاش و سخت کوش و کاری وراحت و قانع و به دور از تجملات هستند .البته اینکه اکنون در هر زمینه ای فرمانروای کل بازار های جهان هستند اصلا تعجبی نداره چون آنها تنها اجیرو استثمار شده اند تا با کار و تولید - بار زحمت کشورهای مرفه جهان رو بدوش بکشند و برنامه ریزی مدونی روی آنها صورت گرفته و خود کاره ای نیستند بلکه یک کارخانه عظیم وارزان قیمت برای غرب می باشند .در کنار نو آوری ها و بازاریابیهای مدرن نظیر انچه که در کنار پرورش ابریشم و مروارید و سنگهای زینتی به چشم میخورد هنوز نحوه و روش های بازار یابی سنتی از طریق " چانه زنی " رواج بسیار داره . آنها بار آمده اند تا در کشاکش این زندگی پر هزینه - خرج خود رو در بیاورند حال از طریق بازار یابی مدرن یا سنتی – فرقی نمی کنه .


یکی از مراکزی که مورد بازدید گروه تور ما قرار گرفت مرکز طب سنتی چین بود که در حوالی دهکده المپیک واقع بود .مرکز طب سنتی آنها دولتی بود وهم جهت بازدید عموم و هم جهت خرید انواع جوشانده ها و داروهای گیاهی و محل آموزش طب سنتی و سوزنی و .... بود . این مرکز بر اساس طب قدیم ایران که ابن سینا و پیروانش کار میکرد یعنی : خون – بلغم – صفرا – سودا . و تمامی این طبایع 4 گانه منشا بیماری ها محسوب میشد و جهت تشخیص از چشم و رنگ زبان و نبض و .... استفاده می بردند .
قدیمی ها چون با مادرشوهر و خواهر شوهر زندگی میکردند باید حواسشون به اونها هم میبود . واسه همین همیشه میبایست کارهاشون وجهه متعادل و قابل قبول و مستدل و مستندی به خود میگرفت که سرو صدا از کسی بلند نشه .... اینو داشته باشین ...و ضمنا قدیمها عروس خانومها یک چیزهایی می خریدن و می گفتن برای دخترکنار میگذارن .....* اونها رو گفتم که اینها رو براتون بگم ......!!:سه تا خانواده از یکی از شهرستان ها با تور ما به چین اومده بودند . جوان بودند و هر کدام یک دختر کوچک داشتند . در مرکز پرورش مروارید و سنگ یشم و...... هرکدام یک گردنبند مروارید اعلا و یک سرویس کامل زیور آلات سنگ سبز یشم و عقیق به اسم دخترهاشون خریدند . البته به نام دختر و به کام مادر !!!

یکیشون میگفت : مادر شوهرم اگه بفهمه دق میکنه .... حالا میگیم برای کیمیاست .... دیگه چیزی نمی تونه بگه !!!اونهای دیگه هم ازش تبعیت کردند ....!! حالا کو تا کیمیا خانوم بزرگ بشه و از این ها استفاده کنه ... حیفه دیگه ... حالا مادرش استفاده میکنه تا خمس و زکات هم روش نیاد !!!سیاست رو ببینید ؟!! یاد بگیرید !!! لازم نیست که همه چیز علنی رو بشه !!! آدم همیشه در هر سنی چیز یاد میگیره ......از این خانومهای جوون یک نکته مهم و انحرافی آموختیم !!! ..سفره و هزار راز و رمز آموختنی .....!!!! چشم بصیرت باید داشت !!! بعضی هاش هم دیدنی نیست بلکه شنیدنی ست ....!!!



عکسی از تمام مناظر و مراکز دیدنی پکن از بالا با توضیحات


لینک سفرنامه های جهانگردی

در تالار گفتمان سفره خونه



http://forum.sofrehkhune.com/forum228/


لینک سفرنامه های ایرانگردی و جهانگردی

در تالار گفتمان سفره خونه

http://forum.sofrehkhune.com/forum226/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر