به مالزی سلامت داتانگ (selamat datang) !! .... (خوش آمدید .)
خیلی دلم میخواست اونجایکی به زبان بومی شون حرف بزنه و بدونم چطوریه ! ولی اصلا و ابدا جز زبان انگلیسی ...و فارسی ! چیزی نشنیدم !
ساعت رسمی مالزی 8 ساعت جلوتر از زمان مبداء گرينويچ است که در مقايسه با ايران در شش ماه اول سال شمسی زمان در مالزی 3.5 ساعت جلوتر از ايران بوده و در شش ماه دوم سال (بخاطر تغيير ساعت رسمی در ايران) اين اختلاف 4.5 ساعت می باشد.
علاوه بر غذاهای چینی و مالایی - انواع غذاهای هندی هم اونجا متداول بود ...برنج و سبزیجات با مرغ با کاری
برنج و سبزیجات : هویج و کدو و ادویه و فلفل و ....
نوشیدنی محبوب اونها از سالیان سال همنشینی با انگلیسی ها شیرچایی است که با چای غلیظ و شکر قهوه ای درست میکنن و هم تگری و هم داغش رو سرو میکنن .انکلیسی ها چیز بد نمیخورن ! این نوشیدنی برای کسانی که معده ضعیف دارن و قادر به هضم کازئین شیر نیستن مناسبه و از مشکلات بعدی که با خوردن شیر ساده بوجود میاد جلوگیری میکنه .به بچه ها بهتره اگه با شیر مشکل دارن شیر رو مخلوط با چای داد .
یک نوع غذا با نودل یا رشته . اصولا به نودل میگن : می Mee ...
هنگام سرو صبحونه – علاوه بر سرآل ها و صبحانه اروپایی و بین المللی یکی از میزها بوفه مخصوص سرو صبحونه زاپنی بود ... هر وقت چشمم میافتاد یاد " اوشین " میافتادم !!! تو این دیگ های بزرگ چوبی دردار سوپ ماهی رقیق و کوفته برنج ( و غذاهایی که من نمشناختم !) بود ! بوی ماهی خشک شده و تکه تکه خام هم .....سر صبح ....!! !! برای من بوی بازار ماهی فروش ها رو تداعی میکرد !!!! وا... ی !!!! هیچکس از ایرونی ها اونطرفی نمیرفتن .
توی محله چینی ها از رستورانهاشون بوی لاش ماهی میومد !!! از دم یکی از فروشگاه ها که از انواع ماهی و آبزیان دریایی خام و منجمد و خشک و .... آجیل درست شده بود - رد میشدیم و چنان مشام مون رو نوازش کرد که اون سرش ناپیدا !!!! ....!!!! واه- واه !
البته دربین غذاهای اروپایی ماهی خام و ورقه شده هم موجود بود ولی اصلا بو نداشت ...ولی انگار به ماهی غذاهای محله چینی ها اسانس ماهی خام وماهی مرده ! اضافه شده بود !!!!!............ استثنائا از این یکی هم بگذریم ..!!
اینهم از اکبر جوجه مالزیایی ها !!!!!! خلاصه اینکه با هر سلیقه و ذائقه ای در مالزی بهتون بد نمیگذره ! همونطور که تنوع نزادی و مذهبی فراوونه - تنوع غذایی هم حیرت انگیزه .
تومالزی به بهانه های مختلف جشن دارن و در عوض اصلا عزا و عزاداری ندارن ... این یکی از جشنهای مالایی هاست .
رقصنده مالایی با لباس بومی در یکی از جشنها و کارناوال های شهر
مراسم عروسی مسلمانان مالزی . و یادآوری کنم که در مالزی هم با وجود وحدت کاملی که بین مذاهب و نزادها برقرار شده مشکل عروس و مادر شوهر هنوز کماکان ادامه داره !!! ....
در کنار مساجد و معابد هندو ها و بودایی ها و ....... اینهم یک معبد چینی در وسط شهر کوالا . .....مالزی یعنی : بودا به دین خود - برهما به دین خود !!!
یکروز از طرف تور برنامه ای برای یازدید از کارخانه شکلات سازی و کارگاه صنایع دستی فلزی قلع گذاشته بودن که رفتیم . در کنار هرکدام نیز فروشگاهی بود برای کسب دلار !!!
صنایع دستی فلزی ساخته شده از قلع که طراحان حرفه ای مرتب طراحی اون رو تغییر میدادن که برای طرح اجناس برای توریستها تکراری نشه و دلشون رو نزنه و برای خرج کردن دلارهاشون تردید به دلشون راه پیدا نکنه !
این ها همه نشون میداد که اینها به نفت و درآمدهای حاصل از نفت چشم ندوخته و بسنده نکرده اند و برای کسب روزی شون تمام قوا رو به کار گرفتن با بهره گیری از تکنولوزی مدرن با لبخند و تعظیم و با ایجاد جاذبه های سمعی و بصری مصنوعی شما را به دیدن کشورشون و بیشینه تاریخی اش دعوت میکنن ...! تا از دلارهای شما فیض ببرن و مملکت شون رو بسازن .... از اونها حرکت از خدا برکت !!
امکان نداشت جایی برای بازدید برین و در کنارش بیزینسی نباشه ! حتی توی اتوبوس راننده هنگام جابجایی مسافرین هم آب معدنی خنک و تگری و نمادهایی کوچک از کشورش که از قلع ساخته شده بودن نظیر جاکلیدی برجهای دوقلوی و درشیشه بازکن و و... نیز چتر میفروخت .
در بین مردم خشونت به چشم نمیخورد . آنها خیلی خونسرد و خوش خلق اند . نظم و آرامش و همزیستی مسالمت آمیز از خصوصیات اجتماعی شونه .
{ یکی از مسائل مهم برای جذب گردشگران، به جز جذابیت های تاریخی یا زیبایی شناسانه، فراهم آوردن امکانات لازم برای گردشکران از نقاط مختلف دنیاست. فراهم آوردن طعم ها برای ذائقه های مختلف از نوع جهانی، گرد هم آمدن شرکت ها و فروشگاه های زنجیره ای آشنا برای اغلب گردشگران و جمع شدن برندهای مختلف و مطرح جهانی در این کشور، در کنار امکانات تفریحی و اسکان مناسب از عوامل جذب گردشگر خارجی بوده است.
خانهها بايد رنگي را كه براي آنها مشخص شده است، داشته باشند و در هيچ خانهاي حصار (یا فنس) وجود ندارد. پوتراجايا شهر قانون است. مقامات شهر سعي ميكنند در آن يكپارچگي و استانداردهاي خاصي كه تعريف شده است به دقت اجرا شود. اين شهر در مقايسه با شهرهاي جاكارتا و بانكوك كه در آنها معماري هواي باز را از ساكنان ميگيرد يك بهشت به حساب ميآيد.
سلام شبنم جان
پاسخحذفخسته نباشي
خيلي عالي بود
همه اينجاهارو با تور رفتيد يا اينكه قسمتهايي را تنهايي خودتان اقدام كرديد
ميشه بگي چقدر خرج شد؟ اگه بخوام برم هزينه چقدر ميخواد
اگه اسم و آدرس تور و اژانسي كه باهاش رفتي بدي ممنون ميشم
راستي شرمنده به خاطر اشتباه اسمي كه تو پيوند زده بودم همون شب درست كردم اما گاهي هركار ميكنم نميتونم كامنت بزارم
موفق باشي
سلام شبنم خانم گل.
پاسخحذفبه خدا خيلي ماهي. ممنونم ازت كه لطف كردي و جوابم رو دادي.
روي ماهت رو ميبوسم.
خیلی خوب می نویسین وقتی میخونم انگاری که تو خود مالزی هستم
پاسخحذفسلام شبنم جون.
پاسخحذفچه کار خوبی میکنی که مینویسی.
برام خیلی جالب بود. فک نمیکردم مالزی این همه جذاب باشه.
مرسی که تجربیاتت رو در اختیار دیگران قرار میدی.
میبوسمت.
سلام شبنم جان ... سفرنامه ات رو خوندم کلی لذت بردم مخصوصا قسمت خوراکیهاش .. به قول ستاره شب اینقدر خوب توضیح دادی که آدم همه چیز رو میتونه تصور کنه ... من تا حالا مالزی نرفتم اما با این تعریفات شما خیلی وسوسه شدم.
پاسخحذفگورمند
سلام عزیزان
پاسخحذفممنون از پیامهاتون ...خوشحالم که از خوندنش خسته نشدین ! آخه کمی طولانی شده !
راستش قصدم اصلا تبلیغ برای مالزی نیست ... فقط خواستم که مقایسه ای عینی و ضمنی بین دو ملت و کشور و تمدن صورت بگیره و به دلایل پیشرفت و توفیق اونها در ترقی شون کمی فکر کنیم ... و اینکه خواستن توانستن است خصوصا اینکه پتانسیل هایی که کشور ما در جذب توریست داره بر هیچکس پوشیده نیست .
موفق باشین