۱۳۸۸ فروردین ۲۹, شنبه

سفرنامه مالزی 4

این سفرنامه ما هم شد نقل قصه های هزار ویکشب !!! آخه ... خلاصه تر از این نمیشه کرد ... هنوز خیلی حرف ها مونده که بگم ...

به مالزی سلامت داتانگ (selamat datang) !! .... (خوش آمدید .)

خیلی دلم میخواست اونجایکی به زبان بومی شون حرف بزنه و بدونم چطوریه ! ولی اصلا و ابدا جز زبان انگلیسی ...و فارسی ! چیزی نشنیدم !

ساعت رسمی مالزی 8 ساعت جلوتر از زمان مبداء گرينويچ است که در مقايسه با ايران در شش ماه اول سال شمسی زمان در مالزی 3.5 ساعت جلوتر از ايران بوده و در شش ماه دوم سال (بخاطر تغيير ساعت رسمی در ايران) اين اختلاف 4.5 ساعت می باشد.

علاوه بر غذاهای چینی و مالایی - انواع غذاهای هندی هم اونجا متداول بود ...برنج و سبزیجات با مرغ با کاری
... برنج با میگو و ادویه جات و نخود فرنگی .

برنج و سبزیجات : هویج و کدو و ادویه و فلفل و ....



نوشیدنی محبوب اونها از سالیان سال همنشینی با انگلیسی ها شیرچایی است که با چای غلیظ و شکر قهوه ای درست میکنن و هم تگری و هم داغش رو سرو میکنن .انکلیسی ها چیز بد نمیخورن ! این نوشیدنی برای کسانی که معده ضعیف دارن و قادر به هضم کازئین شیر نیستن مناسبه و از مشکلات بعدی که با خوردن شیر ساده بوجود میاد جلوگیری میکنه .به بچه ها بهتره اگه با شیر مشکل دارن شیر رو مخلوط با چای داد .

آب میوه جات مخلوط و گاهی رنگارنگ هم اونجا متداوله .


عصاره میوه جات سبز :.. کیوی و استارفروت و کرفس و ..... عصاره میوه جات نارنجی : انبه و پاپایا و پرتقال ... و یا کوکتل : همه با هم مخلوط ... گاهی همراه با شیر نارگیل .... و حتی چای سبز با شیر و شکر قهوه ای .

اینجا شکر قهوه ای استفاده زیاد میشه که از شکر سفید بهتره وبهداشتی تره . شیرسویا هم که به وفور یافت میشد .

استفاده بهینه از برگ های موز.... شاید برای تزیین و یا ... به جای ظروف یکبار مصرف !!




یک نوع غذا با نودل یا رشته . اصولا به نودل میگن : می Mee ...



هنگام سرو صبحونه – علاوه بر سرآل ها و صبحانه اروپایی و بین المللی یکی از میزها بوفه مخصوص سرو صبحونه زاپنی بود ... هر وقت چشمم میافتاد یاد " اوشین " میافتادم !!! تو این دیگ های بزرگ چوبی دردار سوپ ماهی رقیق و کوفته برنج ( و غذاهایی که من نمشناختم !) بود ! بوی ماهی خشک شده و تکه تکه خام هم .....سر صبح ....!! !! برای من بوی بازار ماهی فروش ها رو تداعی میکرد !!!! وا... ی !!!! هیچکس از ایرونی ها اونطرفی نمیرفتن .

توی محله چینی ها از رستورانهاشون بوی لاش ماهی میومد !!! از دم یکی از فروشگاه ها که از انواع ماهی و آبزیان دریایی خام و منجمد و خشک و .... آجیل درست شده بود - رد میشدیم و چنان مشام مون رو نوازش کرد که اون سرش ناپیدا !!!! ....!!!! واه- واه !

البته دربین غذاهای اروپایی ماهی خام و ورقه شده هم موجود بود ولی اصلا بو نداشت ...ولی انگار به ماهی غذاهای محله چینی ها اسانس ماهی خام وماهی مرده ! اضافه شده بود !!!!!............ استثنائا از این یکی هم بگذریم ..!!





اینهم از اکبر جوجه مالزیایی ها !!!!!! خلاصه اینکه با هر سلیقه و ذائقه ای در مالزی بهتون بد نمیگذره ! همونطور که تنوع نزادی و مذهبی فراوونه - تنوع غذایی هم حیرت انگیزه .

تومالزی به بهانه های مختلف جشن دارن و در عوض اصلا عزا و عزاداری ندارن ... این یکی از جشنهای مالایی هاست .
رقصنده مالایی با لباس بومی در یکی از جشنها و کارناوال های شهر

مراسم عروسی مسلمانان مالزی . و یادآوری کنم که در مالزی هم با وجود وحدت کاملی که بین مذاهب و نزادها برقرار شده مشکل عروس و مادر شوهر هنوز کماکان ادامه داره !!! ....


در کنار مساجد و معابد هندو ها و بودایی ها و ....... اینهم یک معبد چینی در وسط شهر کوالا . .....مالزی یعنی : بودا به دین خود - برهما به دین خود !!!


یکروز از طرف تور برنامه ای برای یازدید از کارخانه شکلات سازی و کارگاه صنایع دستی فلزی قلع گذاشته بودن که رفتیم . در کنار هرکدام نیز فروشگاهی بود برای کسب دلار !!!

صنایع دستی فلزی ساخته شده از قلع که طراحان حرفه ای مرتب طراحی اون رو تغییر میدادن که برای طرح اجناس برای توریستها تکراری نشه و دلشون رو نزنه و برای خرج کردن دلارهاشون تردید به دلشون راه پیدا نکنه !



نام کارخانه تولید صنایع قلع Tumasek Pewter بود . در اونجا بی اختیار یاد اصفهان و بازاردور میدان نقش جهان افتادم ... یاد اینکه ما ایرونی باید به جای کار دستی اصفهان بیایم و از کوالالامپور صنایعی رو که کار ماشینه بخریم ... ؟!! ...اما کارها قشنگ بودن ... تنوع زیاد بود ...


از لیوان و تنگ و گلدان و ساعت گرفته تا جاکلیدی هایی با طرح و نماد برجهای دوقلوی کوالا و ..... در این مرکز به چشم میخورد .در بدو ورود با یک لیوان قلعی شربتی به شما تعارف میشه که قابلیت نگهداری مایعات خنک رودر اون به رخ شما بکشن ..!! تا هنگام خرج کردن دلار کم کم جریان خون به شریانهای دست تون سرازیر بشه و اون رو سرعت ببخشه !



در کارخانه شکلات سازی و فروشگاهی که در کنار اون قرار داشت :

از ابتدای ورود - تاریخچه ای از کاکائو رو شرح میدادن ونصاویری ازمراحل تهیه گذاشته بودن و... در کنار اونها صنایع سفالی و چوبی هم در اشکال متفاوت به فروش میرفت .


انواع شکلات در اشکال متفاوت رو چیده بودن و یک خانوم تر و تمیزبا یک بشقاب نمونه کوچیک از شکلات هرلحظه آماده برای ریختن اون توی پاکت و ظرف انتخابی شما .... ساختمان طوری طراحی شده که شما از یک در با دست خالی و از دری دیگه با دستهای پراز اجناس مالایایی بتونین خارج بشین ...! اونهم در شرایطی که دیگه اصلا دلارها توی جیب هاتون سنگینی نکنه ..!!!

این ها همه نشون میداد که اینها به نفت و درآمدهای حاصل از نفت چشم ندوخته و بسنده نکرده اند و برای کسب روزی شون تمام قوا رو به کار گرفتن با بهره گیری از تکنولوزی مدرن با لبخند و تعظیم و با ایجاد جاذبه های سمعی و بصری مصنوعی شما را به دیدن کشورشون و بیشینه تاریخی اش دعوت میکنن ...! تا از دلارهای شما فیض ببرن و مملکت شون رو بسازن .... از اونها حرکت از خدا برکت !!

امکان نداشت جایی برای بازدید برین و در کنارش بیزینسی نباشه ! حتی توی اتوبوس راننده هنگام جابجایی مسافرین هم آب معدنی خنک و تگری و نمادهایی کوچک از کشورش که از قلع ساخته شده بودن نظیر جاکلیدی برجهای دوقلوی و درشیشه بازکن و و... نیز چتر میفروخت .

در بین مردم خشونت به چشم نمیخورد . آنها خیلی خونسرد و خوش خلق اند . نظم و آرامش و همزیستی مسالمت آمیز از خصوصیات اجتماعی شونه .

{ یکی از مسائل مهم برای جذب گردشگران، به جز جذابیت های تاریخی یا زیبایی شناسانه، فراهم آوردن امکانات لازم برای گردشکران از نقاط مختلف دنیاست. فراهم آوردن طعم ها برای ذائقه های مختلف از نوع جهانی، گرد هم آمدن شرکت ها و فروشگاه های زنجیره ای آشنا برای اغلب گردشگران و جمع شدن برندهای مختلف و مطرح جهانی در این کشور، در کنار امکانات تفریحی و اسکان مناسب از عوامل جذب گردشگر خارجی بوده است.

به وضوح می توان تلفیقی از فرهنگ اسلامی، با فرهنگ کسب و کار چینی را به همراه نمادهای جهانی شده فرهنگ در کنار هم در مالزی دید.احترام به فرهنگ ها و آداب و رسوم و پذیرش فرهنگی مردم مالزی و باور به اینکه درآمدشان از توریسم است و باید به توریست احترام بگذارند، این منطقه را از نظر گردشگری در وضعیت مطلوبی قرار داده است . }


شهر پوتراجایا مقر دولت و پایتخت اداری – سیاسی مالزی

مرکز حکومت و پایتخت اداری و وزارت‌خانه‌های این کشور در شهر جدید پوتراجایا این کشور واقع است. که یک شهر برنامه‌ریزی شده واقع در جنوب کوالالامپور در 25 کیلومتری آن است .


اين شهر يكي از پايتخت‌هاي جنوب‌شرق آسياست که در آن توسعه بي‌رويه حاشيه شهر بهیچوجه وجود ندارد.

از مالزی تا سنگاپور با اتوبوس حدود 4 الی 5 ساعت راهه که تقریبا مثل تصویر بالا است !
جاده ای اصولی ... مزین به علایم راهنمایی و قدم به قدم نظیف و پاکیزه وخط کشی و با گارد ریل محصور شده . حتی یک پمپ بنزین و یا مجتمع رفاهی و رستوران و توقفگاه رو کنار جاده نمی بینین . این امکانات رفاهی و توقفگاه ها بوسیله جاده فرعی به کنارجاده پشت درختان که در معرض دید نیست -هدایت شده .در نتیجه اگه آلودگی هم ایجاد بشه در کنار جاده و در معرض دید نیست .


یکی از پلهای پوتراجایا و کشتی تفریحی - توریست ها بر روی رودخانه و دریاچه مصنوعی

خانه‌ها بايد رنگي را كه براي آنها مشخص شده است، داشته باشند و در هيچ خانه‌اي حصار (یا فنس) وجود ندارد. پوتراجايا شهر قانون است. مقامات شهر سعي مي‌كنند در آن يكپارچگي و استانداردهاي خاصي كه تعريف شده است به دقت اجرا شود. اين شهر در مقايسه با شهرهاي جاكارتا و بانكوك كه در آنها معماري هواي باز را از ساكنان مي‌گيرد يك بهشت به حساب مي‌آيد.

نکته جالبی که در این شهرها هست استفاده از معماری های شناخته شده دنیا در این شهر است. در واقع مالزی تاریخ کم سابقه خود را با کمک تاریخ و معماری نقاط دیگر دنیا غنی کرده و جذابیت های توریستی ایجاد نموده است. پل مشهور در شهر سیدنی ، پل خواجوی اصفهان، معماری تاج محل و … از جذابیت های دیدنی شهر پوتراجایار در مالزی است.


پلی که برگرفته از پل خواجوی اصفهان است ...
ایده تاسیس پایتخت اداری جدید به‌عنوان جایگزین کوالالامپور، در اواخر سال ۱۹۸۰ و در زمان حاکمیت ماهاتیر محمد چهارمین نخست وزیر مالزی شکل گرفت. هدف از این کار، کاستن از تراکم کوالالامپور و فراهم کردن زمینه‌های ادامه توسعه این شهر به عنوان مرکز تجاری و مالی کشور بود. پوتراجایا در ۱۹ اکتبر ۱۹۹۵ بنیان نهاده شد و به عنوان سومین منطقه فدرال مالزی پس از کوالالامپور و لابوان معرفی شد.



عمارت مسجدی در کنار دریاچه مصنوعی که به نظر شناور میاد . سقف صورتی رنگ داره و به شکل مساجد ایرانی ساخته شده و یک سوم اون روی آبه .
اطلاعات بیشتر رو میتونین در لینک زیردنبال کنین .

و........هنوز .... ادامه داره !

۶ نظر:

  1. سلام شبنم جان
    خسته نباشي
    خيلي عالي بود
    همه اينجاهارو با تور رفتيد يا اينكه قسمتهايي را تنهايي خودتان اقدام كرديد
    ميشه بگي چقدر خرج شد؟ اگه بخوام برم هزينه چقدر ميخواد
    اگه اسم و آدرس تور و اژانسي كه باهاش رفتي بدي ممنون ميشم
    راستي شرمنده به خاطر اشتباه اسمي كه تو پيوند زده بودم همون شب درست كردم اما گاهي هركار ميكنم نميتونم كامنت بزارم
    موفق باشي

    پاسخحذف
  2. سلام شبنم خانم گل.
    به خدا خيلي ماهي. ممنونم ازت كه لطف كردي و جوابم رو دادي.
    روي ماهت رو ميبوسم.

    پاسخحذف
  3. خیلی خوب می نویسین وقتی میخونم انگاری که تو خود مالزی هستم

    پاسخحذف
  4. سلام شبنم جون.
    چه کار خوبی میکنی که مینویسی.
    برام خیلی جالب بود. فک نمیکردم مالزی این همه جذاب باشه.
    مرسی که تجربیاتت رو در اختیار دیگران قرار میدی.
    میبوسمت.

    پاسخحذف
  5. سلام شبنم جان ... سفرنامه ات رو خوندم کلی لذت بردم مخصوصا قسمت خوراکیهاش .. به قول ستاره شب اینقدر خوب توضیح دادی که آدم همه چیز رو میتونه تصور کنه ... من تا حالا مالزی نرفتم اما با این تعریفات شما خیلی وسوسه شدم.
    گورمند

    پاسخحذف
  6. سلام عزیزان
    ممنون از پیامهاتون ...خوشحالم که از خوندنش خسته نشدین ! آخه کمی طولانی شده !
    راستش قصدم اصلا تبلیغ برای مالزی نیست ... فقط خواستم که مقایسه ای عینی و ضمنی بین دو ملت و کشور و تمدن صورت بگیره و به دلایل پیشرفت و توفیق اونها در ترقی شون کمی فکر کنیم ... و اینکه خواستن توانستن است خصوصا اینکه پتانسیل هایی که کشور ما در جذب توریست داره بر هیچکس پوشیده نیست .

    موفق باشین

    پاسخحذف