۱۳۸۸ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

سفرنامه مالزی 3



غذاهای مالزی باب طبع ایرانیها خصوصا جنوبی هاست . یک نوع غذا دارن که از برنج ( کته ) همراه با گوشت و ادویه جات تند و شیرین و سبزیجات تهیه میشه که بهش


Nasi Lemak میگن ..و گاهی توی برگ سبز و ضخیم ( فکر کنم برگ موز ) خیلی قشنگ و محکم مانند هرم می پیچند که خوب دم بکشه !


اصلا به پلو میگن " ناسی " . این پلو هم باب طبع شمالی هاست ! چون خیلی نرمه ... که نرمی اون به خاطر نوع برنج هاشون بود ... مثل برنج تایلندی بی عطر و بو




توی رستورانهای فست فود هم اکثر غذاها بر وفق سلیقه مالزیایی ها بجای سیب زمینی سرخ شده با کته یا پوره سیب زمینی آب پز با سس خیلی خوشمزه ای سرو میکنن که این قسمتش عالی بود ! انشاالله فرصت کنم وکمی تمرین ... تا شاید به فرمولش دست پیدا کنم !!!





این لاپیز Lapis نام یکی از دسر های محبوب مالزیه که قیافه اش مانند زله خودمونه ولی طعمش مثل فرنی میمونه و با نارگیل و شیر نارگیل آرد برنج خیلی نرم و نشاسته نهیه میشه ...لایه لایه رنگی با یک ردیف رنگ سفید یا بیرنگ همراهه و خیلی هم خوشمزه است ...



خیلی از رنگ سبز و قرمز توی دسر هاشون استفاده میکنن .از این دسر حتی سر میز صبحانه توی هتل سرو میشد .مریم گل یکی از دخمل های عزیزم تو مالزی برام چندتایی هدیه داده باید صبر کنم تا سرش خلوت بشه و دستورش رو ازش بگیرم . ( مریم گلی دستت درد نکنه )



یکی از ویزگیهای عبور و مرور در مالزی سیستم انگلیسی خیابانها و جاده ها بود و فرمان اتومبیلها در سمت راست اتومبیل قرار داشت و عکس سیستم ما رانندگی میکردن .... مونو ریل هم داشتن . جز یکبار ترافیکی به چشمم مون نخورد ...







ولی همه جاهایی که لازم بود تابلو ونشانه داشت ... جای جای جاده تلفن عمومی بود ... تمام مسیر جاده از فرودگاه تا شهر راه شوسه بدون هیچ دست انداز و خرابی با گارد ریل محصور شده بود ... همه جا تمیز و نظیف و پاکیزه و سر سبز بود .در این مسیر که کانال ورودی به کشور محسوب میشه و هر بیننده ای که از این مشت به خروارمیرسه - همه چیز حاکی از نظم و انظباط و مدیریت مناسب بود .هیچ منظره ناهمگونی به چشم نمی خورد .حتی یک فقره زباله ! بعنوان نمونه به چشم نمیشد دید .




کوالا یک پارک آبی بزرگ داره به نام سان وی لاگون ( Sunway lagoon ) .


دارای سرسره های آبی و وسایل تفریحی و استخرهای متنوعی برای شنا و آب تنی و موج سواری و ....در سنین مختلف است .




اگه کسی اهلش باشه - اینجا بهشت خردسال و بزرگساله .



موج سواری در استخر های پارک آبی کوالا یا KL

اقتصاد مالزی :



صنعت بزرگترین بخش اقتصاد مالزی را تشکیل مید هد . توریسم و مواد اولیه مانند نفت ، روغن نخل ، لاستیک طبیعی ( یا کائوچو یا لاستیک طبیعی ) و چوب نیز سهم مهمی در اقتصاد مالزی دارند .


ولی با تدابیر کارگزاران موفق جامعه مالزی – اونها کم کم از تک محصولی و از اتکا به کائوچو و قلع بیرون آمدند . از لاستیک طبیعی یا شیره و صمغ درخت کائوچو برای تبدیل به لوازم لاستیکی مثل دستکش استفاده میشه . در حال حاضر قیمت این صمغ به روز مثل نفت و طلا محاسبه میشه و افت و خیز زیادی در بازار داره.





میوه های منطقه گرمسیری در این کشور به وفور یافت میشن . تعدادی از میوه ها رو پایین مشاهده میکنین برای دیدن باقی به لینک زیر برین .
:
http://me1.persianblog.ir/page/tropicalfruit


استار فروت که طعمی مانند کیوی و پرتقال شیرین و مخلوط این دو داره ! ولی چون قشنگه بیشتر برای تزیین آب میوه ها بکار میره .فقط بشورین و قاچ کنین و نوش جون کنین .




این میوه اسمش پاپایا است که خنکه ...و چیزی بین کدوحلوایی رسیده و طالبی بدون عطر و مزه خودمون..؟؟؟؟ چون طبعش خنکه برای خنثی کردن ادویه جاتی که ناگزیر تو غذاها میخوردیم تناول میشد ...حتی سر میز صبحانه !


دراگون فروت یه کیوی بی مزه رو تداعی میکرد ... اینجا اینقدر آب فراوونه که نشت !! میکنه توی میوه ها و طعمشون بی مزه میشه !!


ایشون هم لیچی هستن که پوست خشنی دارن ولی توش مثل دانه انگوره بدون هسته و براقه و مزه خوبی داره ...از این تو چین هم بود و اینقدر چینی ها مار و مور میخوردن که وقتی سرمیز صبحانه می دیدیم - میترسیدیم بخوریم که مبادا تخم دایناسوری چیزی باشه ! ولی خیالتون تو مالزی راحت باشه از این چیزها خبری نیست مگر تو محله چینی ها که رفتنش پای خودتون ولی اومدنش با خدا ست!!!



این میوه رو اگه دیدین دوتا پا هم قرض کنین و .... الفرار .... که دوریان نام داره و .... بوش !! اوه ..اوه ... شاهکاره !!! در هتل ها و فروشگاه ها و هواپیما ها اجازه حمل اون رو ندارین !! بوی پیاز گندیده میده !!! یکی از خانمهای تور بدون اطلاع خریده بود و میگفت : نمیدونم چرا بوی مغازه اون فروشنده تا اینجا ( توی اتوبوس ) میاد ....!! بعدا که فهمید مال دوریانه میگفت : فکر کردم که بوی پیازهای گندیده مغازه میوه فروشیه که با من تا اینجا میاد و تو دماغم رفته !!!!!!!!! تازه بهش میگن پادشاه میوه ها !! ... لابد پادشاهه دیر به دیر حموم میرفته !!!




بلندیهای گنتینگ یا Genting highlands مجموعه هتلها و رستورانها و فروشگاه ها و دو شهربازی سر پوشیده و باز به همراه سالنهای کازینو در مالزی ( تنها قمارخانه موجود در بین کشورهای مسلمان منطقه است ) در فاصله کمی ( 51 . Klm ) از کوالالامپور قرار داره و از جاذبه های گردشگری در مالزیه .



برای رسیدن به این مجموعه مسافت طولانی رو با تله کابین باید طی کرد . یک دهکده فرانسوی هم در همان حوالی ایجاد شده .در سالنهای مجموعه گنتینگ داشتیم قدم می زدیم و فروشگاه های زیبای که اجناس مارک دار ارائه میکنن رو نگاه می کردیم . برای جلب مشتری قیمتها رو خیلی پایین آورده بودن که درخور توجه بود و قابل خرید ... اینقدر ایرونی تو مالزی میدیدیم که انگار تو تهرون داریم گشت می زنیم !!... اونجا چندتا هم از کاهن های تبتی که سرشون کاملا تراشیده بود دیدیم ...حضور اونها اونجا برام جای سوال داشت ! دوستان میگفتن : که اینا اومدن اونجا ریاضت بکشن !!!

عکسهایی از داخل مجموعه مشاهده میکنین که نمادهایی از کشورهای جهان مانند مجسمه آزادی و برج ایفل و ساعت بیگ بن لندن و حتی ستون های تخت جمشید هم بود ... من دوربینم دیگه شارز نداشت و شارزر فراموش شده بود ... حیف نتونستم از نماد تخت جمشید عکس بگیرم ...











تو ذهنم مثل اونچه که تو فیلمها دیده بودم ... فکر میکردم که کازینو الان یه سالنی پر از دوده و توش افرادی رو می بینیم که افراد ناجور توش مثل آلکاپون نشستن دور میزی و سیگار برگ به لب دارن و هی گیلاس بالا می اندازن !!... اصلا فکر میکردم که جلوی درش " بگیر و ببند " داره و هرکسی رو با هر سن و سال و با هر لباسی راه نمیدن و .....!!! بعد از اینکه وارد سالنی شدیم تازه فهمیدیم اینجا کازینوست !!! نه بگیر و ببندی !! نه سیگار برگی !! نه نوشیدنی !! حتی سیگار کشیدن ممنوع !!

سالنی زیبا و روشن و رنگارنگ ... پر از دستگاههای کامپیوتری قشنگ و با صفحه های کارتونی و تصاویر میوه و سبزی و !!!!
پر از زرق و برق که البته بیشتر اون دستگاههایی که در ابتدای سالن واقع بود بدون کاربر بودن .... انگار که وارد گیم نت شدیم !!!! چون خیلی راحت میشد اومد داخل سالن ...!!! یعنی اولش همین فکر رو هم کردیم ... فکر کردیم اینجا یه گیم نته Game net و مال بچه هاست !! ولی انگاری.... مال بچه بزرگا بود !!! چینی ها هم که حتی مسن هاشون رو نمیتونی سن و سالشون رو حدس بزنی !!


عکس گرفتن مجاز نبود ... پیرمرد ها و پیرزنهای چینی پای بعضی از دستگاه ها بودن .... چندتایی هم میز بود که یک آدم لاغر و باریک رو بهش بسته بودن که فقط پول پارو کنه !! که پشتش نشسته بود و بازی رو میگردوندش ! فکر کنم به طفلی ها نه ناهار میدادن و نه شام - چون وقت نبود ... پولهایی که تو جیب مردم سنگینی میکرد فرصتی برای خوردن این نمیذاشت !!! تعداد جوان ها هم کم نبود ... راستش دیگه با وجود این دستگاههای جذاب و رنگارنگ و پر جلوه قباحتش کمتر به چشم میومد ...!!!!

فضای قشنگ و پر جلوه ای هم داشت ... یعنی در واقع انگار بازی و کار قبیح !! با رنگهای قشنگ و سالن تمیز و شیک یه جورایی خفیف شده بود ! اینجوری هم کمتر به چشم آدما می اومد !!!

در زندگی مدرن همه باید مراقب سلامت شون باشن ! در فضای دود کرده سلامت آدمها به خطر میافته !! اگه ادمها سلامت نباشن اونوقت کی باید جیب یک عده دیگه رو پر از پول کنه ؟؟!!! دوری زدیم و بی سرو صدا همونطور که اومده بودیم بیرون زدیم ....



پارک پرنده ها واقع در شهر کوالالامپور نیز بزرگترین باغ پرنده های روباز در دنیاست و نمونه های نادر و بسیار زیبایی رو اونجا میشه دید .





مجسمه ی ایستاده ی بودا در باتو کیو Batu cave ( غار باتو ) در شهر کوالالامپور بلندترین مجسمه ی ایستاده دنیاست که همه روزه تعداد زیادی از توریست ها از آن دیدن می کنن. این غار خارج از شهر کوالا قرار داره و برای رسیدن به دهانه غارها که متشکل از 3 غار هستش باید از تعداد بیشماری پله بالا رفت .اگه مسافرین - این غار رو روزهای اول ببینین که انرزی دارین !! نذارین برای روزهای آخر.

در عکس فوق دهانه غار را از داخل مشاهده میکنین .

مالزی چزایری با طبیعت بکر و زیبا داره که به سرزمین شنهای سفید معروفش کرده از جمله : جزیره پرهنتیان , جزیره ردانگ, جزیره تیومان و جزیره پینانگ و ... که همه جزایر توریستی هستن ... عکسها و اطلاعات بیشتر رو اینجا ببینین :

http://www.islamicboard.com/1020263-post1.html


فرودگاه کوالا با مدیریتی کارآمد جزء یکی از بهترین ها در دنیا محسوب میشه و در سال 2008 پس از 3 سال پیاپی عنوان بهترین رو کسب کرده !!

فرودگاه دو قسمت بود که پس از پیاده شدن از هواپیما بجای اتوبوس و یا رد شدن با پای پیاده از کانال سرپوشیده - بوسیله یک ترن کوچک به یک سالن و قسمت دیگه منتقل شدیم تا بتونیم اثاثیه مون رو تحویل بگیریم . در حین بازگشت هم پس از تحویل با ترن داخلی به سالن اصلی و برد پرواز منتقل شدیم .
فرودگاهی بود پاکیزه و نمونه از هر نظر ...لازم به ذکره که مالزی 16 سال پس از ایران به سازمان جهانی توریسم UNWTO پیوست .ایران در ابتدا سال تاسیس اون یعنی 1975 عضو شد . اکنون مالزی در آمدش از توریسم بیش از 40 هزار برابر در آمد ما از این صنعت است !

دقت کنین که ما چه پتانسیلی برای جذب توریسم داریم و اونها چه داشتن و.... اکنون ....؟؟!!
در حال حاضر ما یکی از پرتردد ترین ها به مالزی هستیم و به صنعت توریسم اونها چه رونقی می بخشیم ... هرکی که بتونه بهتر خدمات ارایه کنه و بهتر توریست جذب کنه ! نوش جونش ...
ادامه داره .......

۲ نظر:

  1. سلام شبنم جون و مرسي از معرفي مالزي
    شما هميشه اطلاعات مفيدي ارائه ميديد.
    راستش باعث شد نسبت به مسافرت به مالزي راغبتر باشم
    ضمنا" با پاراگراف آخرتون كاملا موافقم.

    پاسخحذف
  2. سلام شبنم جان
    شرمنده اشتباه شده بود تو اسم
    خوشحالم سفر بهت خوش گذشته
    خودتون رفته بوديد يا با تور؟
    دوست دارم برم اگه راهنماييم كني ممنون ميشم كه انشا.. در اولين موقعيت برم مالزي

    پاسخحذف